لعنتی این شبا دلم میخواد آسمونو چنگ بزنم و هرچی تو دلم هست خالی کنم بیرون . مثلا اونقدر فریاد بزنم که همه دل و روده هام پهن شه رو زمین و آخرش فقط یک مشت پوست و استخون ازم بمونه . یعنی دقیقا مثل وزغ فیلم هزارتوی پن بعد خوردن اون سه سنگ جادویی . شاید با رفتنم دنیا جای بهتری بشه و زیرپاهام بدون وجود من گل و سبزه دربیاد .
یه انرژی زیادی توی وجودمه که نمیذاره بخوابم . مثل اینایی میمونم که ریتالین انداخته بالا
Ac/dc فقط این تو گوشمه که میگه are u ready?
درباره این سایت